و اين کسي که بعد دقيقه ها وارد خانه مي شود رو به روي آينه ي قدي و کنار ِ بخاري ، من نيستم
آدم برفي هست
برف هايم را نتکانيد آخر هي تکانم ندهيد لامروت ها ..
نمي خواهم
اين قسمت نوشته تون چقدر زيبا بود و تصويرسازي عالي داشت و فلسفه سنگيني را يدک مي کشه...الانم که ميخونم دوباره خودبخود برايم تداعي مي شود...انساني که زير برف رفته و حواسش به برف نبوده تا در مقابل آيينه مي ايستد مثل اينکه آدم برفي جون گرفته از حياط به خانه آمده...
براي امروزم عالي بود.
واقعا دست مريزاد.