پيام
+
با اينهمه پاييزِ نيومده چيکار کنيم؟ :)
______________
پ.ن 1: وقتي دانشجو تو دانشگاه بيکار ميمونه...
پ.ن2: البته رفتگري داشت پاييزها رو از زمين جمع ميکرد!

هما بانو
01/8/6
رضا صفري
عکسي دارم ميزارمشB-)تا پاييز رو نشونتون بدم
غزل صداقت
حس خوب عکس... :)
*ري را
{a h=rezasafar}رضا صفري{/a} پس خزان يغماگر هنوز به دانشگاه ما تاراج نزده
*ري را
{a h=khckdk}غزل صداقت{/a} آره، اما من تمام مدت حس ترس داشتم بابت حضور بيشمار کلاغ و گربههاي اهلي دانشگاه! =)
رضا صفري
{a h=shaerekochak}ري را{/a} خلاصه ترجمه کتيد:-/گنجايش اين متن در مغزم به شدت پيچيده هستت
*ري را
{a h=rezasafar}رضا صفري{/a} هنوز تو دانشگاه ما پاييز نشده :)
غزل صداقت
{a h=shaerekochak}ري را{/a} از اين گربه ها که يهو ميان ميشينن کنارت =)
*ري را
{a h=khckdk}غزل صداقت{/a} دقيقاً. چشم تو چشم هم نگاه ميکنند!
در انتظار آفتاب
رفتگري داشت پائيزها رو از زمين جمع ميکرد... چه قشنگ
غزل صداقت
{a h=shaerekochak}ري را{/a} :D
*ري را
{a h=maysan}در انتظار آفتاب{/a} ممنون =) @};- چقدر کمبود اموجي احساس ميشه! {a h=khckdk}غزل صداقت{/a} =) =)
رضا صفري
{a h=shaerekochak}ري را{/a} مشخص قشنگ ميشهههه:D