با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+پرسه در مرداد ماه 4
نيمه شب بود
تُرا که يادم آمد نيامده به پايت گريستم
خانه ساکت بود
تاريک بود
در ظل ِ تابستان سرد بود که آمدي
اين استقبال ِ تلخ را بپذير
***
ماه ِ من آمد
"تو" نيز بيا و اين را باور کن که
«به جز مر
تو را هيچ کس را مبادا»
ري را
+پرسه در مرداد ماه 7
هي مردادجان!
ديدي چه ساده گذشت؟
مي گويم ساده؛ آه که چقدر دشوار گذشت ..
کل روز دنيا دور سرم مي چرخيد
آوار ِ غم هاي سياه
قلبم را چنان فشرد که در خنکاي ِ شب
خيره شدم به ماه ِ تارت مرداد
آرام نمي گرفتم
هرگز هم آرام نخواهم گرفت
از من ديگر
هيچ مانده است ...
***
ميداني غمم را
من هرگز فراموش نخواهم کرد ...
ري را
+عظمت و شکوه ِ تو حيرت انگيز است
زيبايي!
تو با تمام بي لطفي ها، زيبايي و مانند نگيني در بر ِ بيابان مي درخشي
ديدن آسمان ِ آبي در ميان ِ آغوش تو جور ديگريست
مطمئنم که هرشب
ستارگان، ميهمان بالين ِ تو هستند
ري را
+[تلگرام]در مقطع فوق ليسانس استادي داشتيم كه بسيار باسواد و البته بد اخلاق بود ، يكي از دانشجويان که بسيار دير فهم و در عين حال جواني جاه طلب بود براي رسيدن به مقطع پايان نامه نياز به يک نمره ارفاق از درس آن استاد داشت و استاد سالخورد ما هم به هيچ وجه زير بار آن نميرفت ،
من عليرغم ميل باطني به سراغ استاد رفتم و گفتم ايشان پسر خوبيست و فقير است، پرداختن اجار منزل در اينجا برايش دشوار است اگر ميشود براي قبول شدن کمکش کنيد .
آنروز استاد حرفي زد كه بعدها عمقش را فهميدم ،
ايشان فرمود : تركيب بي سوادي و جاه طلبي و فقر ميتواند فاجعه به پا كند ، شما از كجا ميدانيد كه اين آدم در آينده به پست و مقام مهمي نرسد ، بگذار تو و من عامل اين فاجعه نباشيم.
پرويز پرستويي
+"راوي ميگفت اينجا سکوي پرواز است"
وقتي که به ديدار شهداي گمنام ميشتافتيم در ميان راه به نفس نفس افتاديم تا جايي که ديگر زانوان هم ياري مان نکرد و همان جا بر زمين افتاديم و .. از چه بگويم که تنها صداي گريه بود
همين خود يک روضهء تمام بود
..
راوي ميگفت وقتي که بالا مي آمديد پا روي خون شهدا گذاشتيد، شهدا دعوتتان کردند ولي زمان برگشت ديگر پا روي خون شهدا نگذاريد .. نگذاريد
راهيان نور غرب_ بازي دراز
+"راوي ميگفت آب برنداريد..."
پير يا جوان همه بايد بالا بيايند بايد تشنه بشوند بايد از نفس بيافتند ... در راه ذکر بگوييد؛ ساده رد نشويد؛ بايد که بفهميد ..
آه که تشنگي! آه که تشنگي!
راهيان نور غرب_ مطلع فجر گيلانغرب
95.5.16
+"راوي ميگفت دوکوهه ي غريب ِ غرب"
سلام بر ابوذر و سلامي به زيبايي خدا و ملائکه اش برتمامي شهيدان در خاک خفته اش
سلام بر ترکش هاي به جا مانده بر ساختمان هاي دلشکسته ي ابوذر
اي قطعه مطلق عشق!
تو صاحب ناگشوده ترين اسرار شهيدان و رزمندگاني ...
راهيان نورغرب _ پادگان ابوذر
95.5.16
+ميخورم آيس مک با طعم هُلو
مي نويسم شعرم را با رنگ بلو
در پارسي کاربري شش ساله ام
کمي در شعر نوشتن راه افتاده ام
گهي مينويسم نوشته ها پر ز يأس
شما ميزنيد لايک و بازنشر در رأس
در قديم بودم شبگرد کوچه ي تنهايي
با گفتن آقا به اين اسم کردنم راهي
ري را ! خسته ام از اين دنياي پر ز پيچ
چرا نميشود؟گاهي اوقات ميشوم گيج
ري را