پریشانِ جمع - شاعرِ کوچک
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بدون شرح

زمان زیادی گذشته است. دیگر به راحتی گذشته نمی‌توانم بنویسم، همه چیز عوض شده است

و من نمی‌خواهم؛ حداقل تا زمانی که تو با لبخند به من نگاه می‌کنی.

همه چیز در گذشته برای همیشه تمام شده است و همیشه قیدی است که تغییر نمی‌کند.

انگار داری می‌گویی که می‌توانم انکار کنم! بله، همیشه استثناءها هستند.

کلمات بار تاثیر قدرتمندی دارند، این را به تجربه می‌گویم؛ من از خواندن نوشته‌های گذشته‌ام هراس دارم

و بیشتر از سابق در انتخاب کلمات و نوشتن جملاتم دقت می‌کنم.

حتی در گفتار این خطرناک‌تر است؛ ممکن است شما در جواب «باید» یک برای «همیشه» ناقابل دریافت کنید!

چقدر حیف است که الان نمی‌توانی این آهنگ را گوش بدهی. من واقعا خوشحالم.

پنجره اتاق را باز می‌کنم، اتاق بیش از حد مطلوب گرم است.

آسمان امشب پر از ستاره است و برای لحظاتی محو آن شدم. واقعا زیباست!

شاید بگویی بعد از گذراندن هفت ترم رشته زبان و ادبیات فارسی، نوشته‌هایت بی‌ سرو ته‌تر از قبل شده است

ولی من می‌گویم که الان بهتر می‌دانم چه‌کار می‌کنم و این از روی آگاهی است.

حرف از رشته تحصیلی‌ام شد! بالاخره بعد از چهارسال این زمان را دارم که کمی درباره‌اش صحبت کنم.

امروز آخرین امتحان ترم هفت، کارگاه مقاله نویسی را دادم و پرونده این ترم وحشتناک بسته شد.

اما نتایج مطلوب‌تر از حد انتظارم بود.

رشته‌ام به آن لطافتی که تصور می‌کردم نبود!

بعد نوشتن نیم‌خط فهیدم که الان زمان خوبی برای صحبت در این‌باره نیست.

این خود یک یادداشت دیگر را می‌طلبد! واگذار می‌کنم به بعد از پایان ترم هشت، به شرط حیات.

 

حالا من بیست و یک سال دارم و آخرین یادداشت وبلاگم برای روزهای واپسین نوزده سالگی بوده است. عجب!

اگر بخواهم بگویم که در این مدت چه بر من گذشت به قدری حیرت‌آور است که آدمی از گردش روزگار مات می‌ماند، فقط می‌شود گفت:

آدم‌ها در گذر زمان تغییر می‌کنند، گرچه هنوز همانند.

لبخند گل بعد پژمردگی زیباتر می‌شود، گرما و روشنای همیشگی خورشید بعد تاریکی و سرمای استخوان‌سوز درک می‌شود.

می‌گویی شب، تاریک اما پر از ستاره است

می‌گویم آری! اما زوال گل زیبا نیست.

 

_________________________________

+ من می‌دانم و تو هم می‌فهمی. این احساس خوبی دارد...

+ حرفِ عجیبی نمی‌زنم.



الصاق شد به : دست نوشت

+ نوشته شده در  یکشنبه 99/11/26ساعت  12:31 صبح   توسط ری‌را  ارسال نظر


 

ابزار وبمستر

MeLoDiC